کتاب "کار عمیق، اصول تمرکز در دنیای حواس پرتی" اثر پرفروشی است که نشان می دهد چگونه ظهور تکنولوژی، توانایی تمرکز عمیق بر وظایفتان را از شما گرفته است و چطور می توانید بر این معضل غلبه کنید.

چرا بدون کار عمیق و متمرکز نمی توان به نتایج درستی رسید؟

معرفی کتاب کار عمیق:

کال نیوپورت در کتاب "کار عمیق، قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته" می گوید: تمرکز در دنیای پرآشوب امروز حلقه مفقوده موفقیت است.

در این اثر راهکارهای گوناگونی مطرح شده است که به شما کمک می کند خروجی کارتان را بهبود ببخشید و از زمان آزادی که در اختیارتان است بهره ببرید. صرف نظر از اینکه برنامه نویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا کارآفرین.

برای موفقیت باید بهترین چیزهایی که می توانید را تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد. دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد.

مورد اول، مربوط به یادگیری است. شما در دوران اقتصاد اطلاعاتی زندگی می کنید که وابسته به سیستم های پیچیده ای است که به سرعت در حال تغییرند. مثلا کسی که در زمینه بازاریابی در دهه 1990 فعالیت می کرده است، احتمالا در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینه تجزیه و تحلیل دیجیتال دارند هیچ ایده ای نداشته است.

بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادتان باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید به احتمال زیاد از پیشرفت های تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.

دلیل دوم این است که انقلاب شبکه های دیجیتال اثرات مثبت و منفی دارد اگر بتوانید چیز سودمندی ایجاد کنید. دسترسی به مخاطب آن اساسا بدون محدودیت است، عاملی که پاداش مادی ومعنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

از سوی دیگر اگر چیزی که تولید می کنید متوسط باشد پس به مشکل برخواهید خورد زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.

pdf کتاب کار عمیق:

چرا کار عمیق:

اجازه دهید که ذهن شما به یک ذره بین تبدیل شود تا رشته های تمرکزتان را همگرا کند. بگذارید روح شما به ایده ای معطوف شود که ذهنتان را جذب کرده است» این توصیه آنتونين دالماس سرتيلانجس است.

یک راهب صومعه و استاد فلسفه اخلاق که اوایل قرن بیستم کتابی کوچک اما مؤثر با عنوان «زندگی خردمندانه» نوشت. سرتيلانجس این کتاب را به عنوان راهنمای «رشد و تعمق ذهن» برای کسانی نوشت که برای امرار معاش به دنیای ایده ها دعوت شده اند. به همین دلیل کتاب او برای درک چگونگی تسلط سريع افراد بر مهارت های سخت شناختی مفید است.

برای درک توصیه های سرتيلانجس بیایید به نقل قول مطلب قبل برگردیم: با کلمات که به اشکال مختلف در زندگی خردمندانه تکرارمی شود، سرتيلانجس استدلال می کند که برای درک بیشتر از زمینه خود باید به طور نظام مند مباحث مربوط را حل کنید. به شعاع های همگرای توجه، اجازه دهید تا حقیقت نهفته را کشف کنند.

به عبارت دیگر او به ما می آموزد یادگیری به تمرکز شدید نیاز دارد. به نظر می رسد که این ایده از زمان خود پیشی گرفته است. سرتيلانجس با تأمل بر کارکرد ذهن در دهه ۱۹۲۰ میلادی، واقعیتی را درباره تسلط بر وظایف شناختی کشف کرد که در هفت دهه بعد، جامعه علمی به این موضوع رسمیت بخشید. .

این رسمی سازی به طور جدی از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد. زمانی که شاخه ای از روان شناسی که گاهی «روان شناسی کاربردی» نیز نامیده می شود، شروع به کاوش نظام مند کرد؛ کاوشی درباره اینکه چه چیزی افراد خبره در بسیاری از زمینه های مختلف را از بقیه جدا میکند.

در اوایل دهه ۱۹۹۰ آندرسون اریکسون استاد دانشگاه فلوریدا شواهد به دست آمده را گرداوری کرد و با پاسخی منسجم و منطبق، با تحقیقات روبه رو شد و نام گیرای «تلاش آگاه» را بر آن گذاشت.

صفحه 42 کتاب کار عمیق

گزیده ای از کتاب کار عمیق:

در سال ۲۰۱۳ نویسنده و مشاور رسانه های دیجیتال «بارتاند تورستون» آزمایشی را شروع کرد. او تصمیم گرفت ۲۵ روز از زندگی آنلاین خود جدا شود. بدون فیس بوک، توییتر، بدون حتی ایمیل. او به استراحت احتیاج داشت.

تورستون که توسط دوستانش به عنوان آنلاین ترین مرد جهان توصیف می شود، طبق آمار خودش در سال منتهی به آزمایشش در بیش از ۵۹۰۰۰ مکالمه جیمیل شرکت کرده و ۱۵۰۰ پست بر روی فیس بوک خود به اشتراک گذاشته است.

او می گوید: «واقعا دیگرداغ کرده بودم. کم آورده بودم. بریده بودم. سرسام گرفته بودم.» ما درباره این تجربه او به دلیل اینکه خودش در مجله «فست کامپنی» نوشته بود، باخبر شدیم که تیتر آن را #unplug (به معنی دوشاخه چیزی را از برق کشیدن) گذاشته بود. همان طور که تورستون در مقاله ای فاش کرد: طولی نکشید که با زندگی آفلاین سازگار شدم.

او می گوید: «در پایان همان هفته اول ، ریتم آرام روزهای من دیگر برایم کمتر عجیب به نظر می رسید. از اینکه از اتفاقات جدید بی خبرم، اضطراب کمتری داشتم. حس میکردم با اینکه فایلی را در اینترنت به اشتراک نگذاشته ام بازهم وجود دارم.» حالا دیگر تورستون شروع کرده بود که با دیگران و ژودرژو صحبت کند.

او بدون اینکه عکس غذایش را در اینستاگرام به اشتراک بگذارد از غذایش لذت می برد. او یک دوچرخه خرید (به نظر می رسددوچرخه سواری بدون چک کردن توییتر آسان است). تورستون با ابراز تأسف گفت: این تجربه زود به پایان رسید؛ اما او استارت آپ هایی داشت که به آنها رسیدگی کند و کتاب هایی که آنها را به چاپ برساند؛ بنابراین پس از گذشت ۲۵ روز با اکراه دوباره حضور آنلاینش را از سر گرفت.

صفحه 193کتاب کار عمیق

پیشنهاد ما: کتاب داداش ابراهیم

پیشنهاد ما: کتاب توحید مفضل