سید هادی مسافری به سمت خدابود از شهر ضامن آهو؛ شخصی که مسیر و راه انقلاب را به درستی طی کرده بود... . کتاب "پاتک علیه پیتوک" با انجام مصاحبه و گفت و گو های متعدد با اقوام، آشنایان و دوستان شهید سید هادی سلطان زاده یکی از شهدای مدافع حرم شهر امام هشتم به بیان خاطراتی از این شهید می پردازد. عمل تحقیق و انجام مصاحبه های کتاب "پاتک علیه پیتوک" برعهده امید اسحاقی و معصومه بائی بوده و در نهایت این کتاب توسط انتشارات راه یار در قطع رقعی و با 224 صفحه به چاپ رسیده است.

آشنایی با شهید سلطان زاده:

سید هادی فرزند سید محمد حسین در سال 1357 چشم به جهان گشود. فردی که راه و رسم انقلاب را میدانست و آرزوی شهادت را در خود می دید. پس از تعرض نیروهای داعش به خاک سوریه و نزدیک شدن به حرم بانو زینب(س) او خود را به آنجا رساند تا یاری رسان این بانو باشد و مبادا توهینی به آن مکان مقدس شود. اما در نهایت در 30 مرداد ماه سال 1393 در حلب به مقام شهادت رسید و پس از انتقال بدن بی جان این شهید بزرگوار به خاک ایران بدن او در قطعه 30 بهشت رضا (ع) در خاک و آغوش امام رضا آرام گرفت

وصیت نامه سید هادی:

این وصیت نامه بنده رو سیاه خداوند رحمان و رحیم است حدالامکان خواهان اجرا از همه باقی ماندگان عزیز را دارم؛

به تاریخ 1393/2/28 هدف از رفتن به سوریه و جنگیدن با کفار وهابی عروسک دست آمریکا و اسرائیل در یک چیز خلاصه می شود بعد از رضایت خدای عز و جل و آن اینکه به مولایمان آقای عالم ثابت کنم تا من روسیاه هستم هیچکس در هیچ جای دنیا حق ندارد به حریم پاک اهل بیت جسارت کند باشد که فدای حضرت زینب(س) که جای خود فدای یک آجر حرم حضرت زینب(س) شویم و کسی جرات نکند که حرم عمه جان ما را مورد جسارت قرار دهد باشد که مورد تایید مولایمان امام مهدی قرار گیرم که رضایت خدا در رضایت چهارده معصوم عجین شده است باشد که عقیله العرب حضرت زینب (س)من را بپذیرد

اما بعد اگر خداوند شهادت در راه اهل بیت(ع) را نصیب این رو سیاه کرد به همسر و پدر و مادر و برادران توصیه نه بلکه خواهشا حتی یک لحظه دلتنگ نشوند که این راه آرزوی دیرینه من می باشد که در بستر بیماری و اجل معلق نمیرم بلکه در راه خدا خون بریزم و کشته شوم در آخر از همسر پدر و مادر و برادر و دوستانم حلالیت طلب بخشش دارم و عاجزانه می خواهم مرا حلال نمائید. اللهم عجل لولیک الفرج یا مهدی مدد

سـید هـادی سلطان نـژاد 1393/2/28