
دختران نیلی
کتاب "دختران نیلی" به قلم لیلا کهن اثری است در قالب داستان های فارسی که در قطع رقعی و با 118 صفحه توسط انتشارات عمیدی به چاپ رسیده است. علاقه مندان به حوزه داستان های فارسی را به خواندن کتاب "دختران نیلی" دعوت می کنیم.
در پشت جلد کتاب می خوانیم:
قدی بلند داشت با موهایی بلند که بافته بود و پشتش انداخته بود، با چشم های گشاد و هیزش مرا طوری نگاه کرد که تن مرا لرزاند، سیگاری روشن کرد و گوشه لبش گذاشت و در حالی که دود صورت کریهش را محو کرده بود به من نزدیک شد و با پشت دست روی صورت من را به آرامی لمس کرد و دود سیگارش را به صورتم فوت کرد، خودم را عقب کشیدم ولی...
در بخشی از کتاب دختران نیلی می خوانیم:
خجالت می کشیدم. چه می گفتم ؟ بعد از چند سال زندگی و این همه تلاش ! حالا من را به خاطر کدام ایرادی گذاشته بود و سراغ زن دیگری رفته بود ؟ با کدام دلیل و برهان می خواست خودش را بی گناه نشان دهد؟ فقط هوس بود که او را به این کار وادشته بود. فقط همین. میخواستم او را ببینم رقیبم را.
آیا خیلی زیبا بود؟ یا فقط از شیطان خوب درس گرفته بود که توانسته بود با زندگی من بازی کند. یا شاید از وجود ما بی خبر بود. اما مگر میشد که بی خبر باشد. هزاران سئوال مثل خوره ذهن و روح مرا می خوردند. من براه افتادم و با هیچ کس مشورت نکردم، از همه متنفر بودم و بیشتر از همه از خودم که نتوانسته بودم زندگی خود را حفظ کنم و آنقدر به او اطمینان داشتم که اگر میگفت ماست سیاه است، قبول می کردم و او اینگونه جواب اطمینان مرا داده بود. شاید اگر آن روز با کسی صحبت می کردم الان وضع این نبود ؟؟
همه چیز را نگاه کردم با همه چیز زندگیم خداحافظی کردم، نمی دانم چرا !! ولی با خودم می گفتم دیگر باز نخواهم گشت یا حداقل به این زودی نه !! همراه مامور حرکت کردیم. به درب خانه ی آنها رسیدیم، خانه ای یک طبقه و ویلایی، در یکی از کوچه های قدیمی و پر از درخت در شهریار، مامور آیفون را زد و گفت...
صفحه 19 کتاب دختران نیلی
با سلام در این کتاب آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد و فقر وشیاطینی که در لباس انسان سر راه عزیزان هستند را به نوجوانان و مخصوصا دختران عزیز میشناساند. پیشنهاد میکنم خریداری نمایید.