هر کس نسبت به شخصیت والای حضرت رسول اکرم و اهل بیت او معرفت پیدا کند و به دریای علوم و معارف، قدرت و ولایت و "قطره ای از فضائل اهل بیت" بنگرد به پیروزی بزرگ و سعادت همیشگی نائل آمده و تمام خوبی ها نصیب او گشته است.

کتاب نفیس "القطره" اثری است معروف از آیت الله علامه سید احمد مستنبط در فضائل پیامبر اکرم و اهل بیتش که مجموعه دو جلدی "قطره ای از دریای فضائل اهل بیت" ترجمه ای دقیق از آن کتاب می باشد.

آیت الله علامه سید احمد مستنبط تبریزی کیست؟

سید احمد پسر سید رضی، پسر سید احمد ، پسر سید نصرالله، پسر سید حسین موسوی ساوجی تبریزی از علماء و از مدرسین بود، جدا بزرگ او سید حسین اهل ساوج بود و از آنجا به تبریز منتقل شد، اولاد او نسل به نسل در آنجا زندگی کرده اند و در میان آنها دانشمندان و بزرگانی ظاهر گشته اند.

مرحوم مستنبط در تاریخ ۱۲ ربیع الثانی ۱۳۲۵ در شهر تبریز متولد شد و در آنجا رشد و نما یافت. دروس مقدماتی را از بعضی از بزرگان فرا گرفت، و در درس علامه میرزا صادق تبریزی حضور یافت.

در سال ۱۳۴۷ به نجف اشرف مهاجرت نمود و در درس استادانی مانند میرزا محمد حسین نائینی و شیخ ضیاء الدین عراقی و میرزا علی ایروانی و سید ابوالحسن اصفهانی شرکت کرد، و تقریرات بعضی از ایشان را در فقه و اصول نوشت و بعضی از آن بزرگواران به او اجازه داده اند و از مرحوم علامه شیخ عباس قمی، و از مؤلف: اجازه نقل روایت دارد.

همنشینی با حضرت زهرا، پاداش نویسنده کتاب القطره:

آقای حاج سید علی مستنبط دام عزه العالی برای من نقل کردند:

پدر عظیم الشأن من که خدا بر درجاتش بیفزاید بعد از تأليف جزء اول این کتاب در عالم رؤیا دید که از دنیا رفته و سر او بر زانوی مادرش فاطمه زهرا سلام الله عليها است ، از داشتن این موقعیت که دلالت بر بلندی مقام و عظمت شأن او داشت تعجب کرده و از خود سئوال می کند:

چگونه به این مقام رسیدهای و چه چیزی باعث شده این عظمت را بیابی؟ و تا این سئوال به فکرش خطور می کند سرور زنان عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها به او الهام نمودند که:

هذا جزاء من ألف كتاب «القطرة»، این پاداش کسی است که کتاب القطرة» را جمع آوری نموده است.

بعضی از موثقين و کسانی که به گفته آنها اطمینان دارم برایم نقل کردند: او اول کسی بود که در مدت چهل سال هر شب هنگام سحر به زیارت امیر المؤمنين عليه الصلاة والسلام شرفیاب میشد، زیرا کلیددار حرم مطهر آن مرحوم را بر خود مقدم داشته و کلید را به او می داد.

مؤلف بعد از آنکه درب حرم را باز می کرد خود وارد می شد و برای چند دقیقه آن را می بست و سپس درب حرم را به روی زوار میگشود و کسی نمی دانست که در آن چند دقیقه به چه عبادتی مشغول بوده است .

ولی یکی از نزدیکانش به من گفت: او را در بعضی از سحرها دیدم که کنار ضریح مقدس نشسته و صورت خود را بر آن گذاشته و با محاسن شریفش غبار آن را پاک می کرد، و بعد از آنکه درب حرم را باز می کرد تا هنگام نماز صبح به تهجد و عبادت پروردگار مشغول بود و تا از دنیا رفت او تنها امام جماعت در حرم حضرت امیرالمؤمنین بود.

در تمام عمر مفید بود شبهای جمعه پیاده به زیارت امام حسين مشرف شود، فقط زمانی که راه رفتن برایش ممکن نبود از وسائل نقلیه استفاده کرد و زیارت را ترک ننمود، در آخرین سفرش به زیارت سیدالشهدا خبر از وفات خود داده و به بعضی از دوستانش گفته بود: این زیارت ، زیارت وداع من است، و میخواهم نفسهای آخر عمرم را در نجف باشم، لذا به نجف برگشته و در همان روز از دنیا رفت.

گزیده ای از کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت:

ابن شهراشوب در کتاب «مناقب» از علی بن یقطین نقل کرده است که گفت: هارون مردی را طلب کرد که امر حضرت موسی بن جعفر را باطل کند و آن حضرت را ساکت نماید و در میان مجلس شرمنده سازد.

آنگاه مجلسی را تشکیل داد و افسونگری برای او آماده کردند، سفره که گسترانیدند، آن شخص حیله ای بر نان بکار برد بطوریکه وقتی خادم حضرت می خواست نان بردارد بالا می پرید، و هارون با این عمل اظهار خوشحالی و سرور می کرد و می خندید.

امام کاظم که این صحنه را مشاهده کرد سر بلند کرد و به عکس شیری که بر پرده ای کشیده شده بود اشاره نمود و فرمود:

ای شیر خدا؛ دشمن خدا را بگیر.

به محض صدور این فرمان، آن صورت به شکل شیری بسیار قوی ظاهر گردید و آن مرد افسونگر را درید، هارون و ندیمان او غش کردند و با صورت بر زمین افتادند و از وحشت و هراسی که به آنها دست داد عقل از سر آنها پرید، و چون بعد از مدتی بهوش آمدند هارون به حضرت موسی بن جعفر عرض کرد: از تو درخواست می کنم بحق من بر تو از این صورت درخواست کنی که این مرد را برگرداند.

امام فرمود:

اگر عصی موسی آن ریسمان های ساحران را که بلعید برگدانیده بود این صورت هم این مردی را که بلعیده بر می گرداند.

و آن موثر ترین چیز در به هوش آمدن او بود

صفحه 585 کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت