هر ضربه اي كه مسلمانان در طول تاريخ خورده اند، از ضعف بصيرت و ضعف قدرت تحليل و بينايي دل بوده است. بصيرت، به انسان قدرت تشخيص مسايل پيچيده اي سياسي و اجتماعي را مي دهد و او با درك و فهم درست حركت مي نمايد. اگر انسان بصير نباشد، گرفتار فتنه ها مي شود و در عين داشتن چشم سر، با كوري دل به بيراهه مي رود و در پرتگاه سقوط مي كند. آن چيزي كه بشر را به اين وادي مي كشاند و از قدرت تحليل صحيح و بينايي دل جدا مي سازد و به مسلمانان ضربه مي زند، موانع اين عروج است كه شناخت تك تك آنها، مي تواند ما را در پيمودن راه راست و رسيدن به بصيرت واقعي كمك كند. فلذا مولف محترم در كتاب خود كه موانع بصيرت نام دارد به تك تك اين موانع با كمك گرفتن از آيات و روايات مي پردازد تا شخص مومن با آگاهي از موانع بصيرت به بصيرت خود بيافزايد وخود را هميشه و همه جا آماده مقابله با فتنه نمايد.