به سفارش مادرم
مولف (پدیدآور) :احسان حسینی نسب
مادرم در بین سفر هایش، سفر به کربلا آن هم در زمان اربعین را بیشتر دوست داشت. البته، سفر هایی که نمی توانست برود... کتاب "به سفارش مادرم" اثری است از احسان حسینی نسب که بیست و چند روایت از ماموریت های خانوادگی در عراق را، روایت می کند.
معرفی کتاب به سفارش مادرم:
من دوست نداشتم هیچ وقت از سال به عراق سفر کنم، خاصه در ایام اربعین.
اما... مادرم وقتی شنید که رفقای عکاسم من را به این سفر دعوت کرده اند تا با آن ها به عراق بیایم و روی عکس هایی که آن ها از این سفر می گیرند، چیزی بنویس، مشتاق تر از همیشه، خواست تا من بجای او به این سفر بروم.
من به خاطر مادرم به عراق رفتم، و نرفتم که روی عکس هایی که دوستان عکاسم می گیرند چیزی بنویسم.
رفتم که برای او بنویسم. برای مادرم که نمی توانست به این سفر بیاید...
برشی از کتاب به سفارش مادرم:
مادر جان، بعضی ها این سفر را با دلشان می روند.
مثل تو که هم با دلت آمده ای و هم نماینده برای خودت تعریف کرده ای که مشاهداتش را برای تو بازگو کند.
زینب خانم تازه عروس، امیدی نداشته که شوی اش بتواند مرخصی بگیرد و بیاید. از همان وقت که حرفش می شود که جلشان را جمع کنند و به راه بپیوندند، زن دلش را پیش پیش راهی می کند.
شوی که صاحبکارش را می پیچاند و مرخصی اش را می گیرد، آماده سفر که می شوند، زن چند منزل جلوتر از شوی به راه افتاده، با دلش.