نوع مواجهه غرب با جهان اسلام همواره پس از نخستين رويارويي اين دو با يكديگر در قرون وسطي تا زمان حاضر، از موضوعات بسيار مهم و اساسي بوده كه در محافل علمي و سياسي غرب مورد توجه ويژه بوده است. دلايل گوناگوني براي اين مسئله مي توان يافت اما مهم ترين عامل را بايد اهميت استراژيك جهان اسلام از جهات گوناگون اقتصادي، سياسي، فرهنگي و علمي دانست. مركز ثقل اين كتاب، اسلام گرايي به ويژه اسلام سياسي است. نويسنده اذعان نموده كه در اوايل دهه 90 در سفر به برخي كشورهاي اسلامي متوجه رشد جريان بيداري اسلامي و اسلام گرايي و اسلام سياسي در اين كشورها شده است. ولي معتقد است رشد اسلام گرايي اگرچه نه الزاما اما ماهيتا زمينه را براي گسترش افراط گرايي و فعاليت ها ترورريستي فراهم مي كند و از اين رهگذر بين اسلام گرايي و افراط گرايي پيوند برقرار نموده است. از اين رو به بررسي و تحليل دقيق موضوع اسلام گرايي و مراحل آن پرداخته است. از ديدگاه نويسنده اسلام سياسي بزرگترين چالش آمريكا در دوره معاصر به شمار مي رود. رويكرد علمي ديپلماسي عمومي كه در اين كتاب مطرح شده، تضعيف جريان اسلام گراي سياسي و تقويت جريان اصلاح طلب و محافظه كار كه به لحاظ فكري همسو و يا نزديك به غرب و آمريكا و ارزش هاي آن ها هستند در درون جهان اسلام است.